عرشیاعرشیا، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

عرشیا پسرکم همه دنیای من

حس شادی دوباره با دوستام برا تو عزیز دلم

میدونی خوشگلم امروز روز امامت آقا امام زمان و من دلم خواست یه موسیقی شاد بزارم سرکارم الان که دارم برات مینویسم با خاله های سرکار خاله نجی و خاله مهی ( نجمه و مهناز ) برات ذوق کردیم یه آهنگ گذاشتیم انگار برا تو میگه یه تیکه هایی ازش رو مینویسم برات نازنینم دوردونه من تو که اومدی تو زندگی من ............ زندگیم شبیه قصه ها شده دیگه هیچ دردی ندارم تو دلم ........ همه چی دوباره روبراه شده تو که اومدی تو زندگی من ...........رنگ خوشبختی گرفته زندگیم دیگه دلواپس فردا نمیشم .............حس و حالم شده مثل بچگیم منو مدیون خودت کردی که عشق من شدی ...................شدی همدم م عزیز مهربونم شدی منو مدیون خود...
21 دی 1392

خبر خبر خبر

اره مامانی وجودتو نتونستم علی رغم میل بابایی که میخواست از صدای قلبت مطمئن بشه از کسی پنهون کنم خواستم به نزدیکترنی کسام بگم یه راز باشه ولی یوهو بر ملا شد اول به مامان جونت یعنی مامانی خودم گفتم  داشت گریه میکرد اینقد قربون صدقه رفت آقاجون هم فهمید رفت تو فکر سیسمونی آخی باید برات کلی خرید کنی طفلک و اما بعد از ازمایش که برگشتم به عمه اس دادم نمیدونی چقدر خوشحال شد کلی برات ذوق کرد برات یه پیام خوشگل همداد شکفتن نو گل زیبا در دشتی از یاس های مهربانی با نجوی سیمین آبشاران تهنیت باد با آرزوی روشن ترین فردا برای وجود نازنینش   خلاصه  یکی یکی همه فهمیدن و خیلی خوشحال شدن برا ...
11 دی 1392

آزمایش خون

اره و اما کی رفتم آزمایش چهارم دی ماه یعنی چهارشنبه و سه روز بعد بیبی چک رفتم آزمایش خون دادم گفت عصر جوابش حاضره میخواستم بدون عدد بتام چند میشه عصر با کلی اضطراب و ذوق رفتم و بله ترکونده بود عددش 2610 بود باورم نمیشد و این بود که دیگه وجودت رو  به همه ثابت کردی گلم از خدا خالصانه میخوام سالم و صالح بیای تو بغلم و اصلا مهم نیست دخملی یا پسمل منتظرم عید ببینم جی میشه وروجک تا شروع کنم برات دنیات رو آماده کنم بعضی وقتا دلم میگیره به دنیای خیلی سختی پا میزاری ولی با هم من و تو و بابایی با مشکلات میجنگیم وجود تو کنارم  خیلی برام مهمه گلم عزیزم مامانم     ...
11 دی 1392

لطف بی نهایت خدای مهربان

آفرین ها بر تو بادا ای خدا / ناگهان کردی مرا از غم جدا گر سر هر موی من گردد زبان / شکر های تو نیاید در بیان تو در جان منی من غم ندارم / تو ایمان منی من کم ندارم . . . اری خدای بزرگ نهایت لطفش را سرشار وجود حقیرم  کرد خدایا نهایت لطفت را شکرگذارم  که بی منت میبخشی   نی نی کوچلو من مامانی روز یکم دی ماه 92 متوجه شدم تو دلمی پیش منی البته قبلش حدس میزدم ولی باورم نمیشد وقتی بیبی مثبت شد دستام میلرزید شوکه شده بودم خداجون دوست دارم از الان لحظه شماری میکنم تو بیای پیشم ...
11 دی 1392
1